ما هر پنجشنبه نان میخواهیم
- چگونه ناامیدی مردم را به امید تبدیل کنیم؟هم میهن تا 2 سال پیش مردم ایران به شکل های مختلف مبارزات خود را انجام میدادند.اما رویدادهای 2 سال گذشته و سرکوب شدید و بی رحمان رژیم موجب خاموش شدن همین مبارزات شد چون ترس و وحشت بزرگی مردم ایران را فراگرفته به گونه ای که مردم حتی برای 22 و 25 خرداد هم بیرون نیامدند چه برسد به 18 تیر. که این به نفع رژیم و موجب شادیش شد، کور از خدا چی می خواست؟ دو چشم بینا. حتی مردم به حدی وحشت کرده اند و ترس وجودشان را گرفته است که دیگر نسبت به دستگیری زنان و دخترا در خیابان بی تفاوت هستند، در صورتی که 2 سال پیش همین مردم تا جایی که می توانستند مانع این کار می شدند اما اکنون چنان ساکت شده اند که دیگر ماموران را هو هم نمی کنند.هم میهن باید زمینه ای را برای مبارزه ی آشکار مردم بوجود آورد که وجود امنیت کامل در این گونه مبارزه باعث ریختن ترس مردم و حضور آنان در مبارزه آشکار شود. مبارزه ای که مردم در خیابان حضور داشته باشند، اما روش مبارزه باید به گونه ای باشد که رژیم بهانه ای برای دستگیری مردم نداشته باشد و همچنین مردم اطمینان داشته باشند که حضورشان هیچ گونه زیانی برای آنها نخواهد داشت.در برنامه ای دیدم که آلمان پس از اشغال کشوری و به دلایلی خود آلمانیها مانع خروج مردم از منازلشان در روز می شدند و به کارگرها هم گفته شده بود که در شب به سر کار بروند. مردم این کشور تصمیم گرفتند به این بهانه که چون در روز اجازه ندارند از خانه هایشان خارج شوند، مجبور هستند در شب باغچه های خود را آب بدهند، پس کار خود را ول میکردند و به بهانه ی آب دادن به باغچه به منزل می رفتند. زمانی که پیشنهاد انجام این کار توسط مبارزان به مردم داده شد کسی نخندید و نگفت که چه کار کوچک و بی ارزشی. و همین کار موجب شد که فعالیت ارتش آلمان را در آن کشور فلج کند و به خواست مردم احترام بگذارد. هم میهن رفتن به صف نانوایی کار کوچک و بی ارزشی نیست. دوست گرامی هنگامی که من بدانم اگر به عنوان مبارزه و ابراز مخالفت به نانوایی بروم میدانم که حکومت نمی تواند مرا دستگیر کند، به چه بهانه ای؟ به جرم نان گرفتن؟! خب مرا هم به آگاهی یا کلانتری ببرند، چه میتوانند بکنند؟ من روی حرف خودم میمانم که من آمده بودم نان بگیرم و دستگیر شدم و هیچ خلافی هم نکردند اگر مامور گفت که شما به حرف ضد انقلاب آمدید شما 4 ناسزای آبدار به ضد انقلاب بدهید (که البته شما به ضد انقلاب مردم ایران دشنام میدهید نه ضد انقلاب اسلامی). این کار چند فایده دارد:1_ کسانی که هنوز کمی دلاوری و امید دارند به جلوی نانوایی ها میروند و چون می بینند حکومت کاری نمی تواند بکند ترسشان ریخته و ادامه میدهند.2_ کسانی که کاملا ترسیده و نا امید شده اند با دیدن مردم در جلوی نانوایی ها به هر طریقی، آنها نیز ترسشان ریخته و به دیگران می پیوندند3_کسانی که از این ماجرا بی خبر هستند آگاه می شوند4_اگر هم کسی را دستگیر کنند و ببرند، بدانید چون هیچ دلیل و مدرکی برای مجرم شناختن او ندارند آزادش خواهند کرد و خود این دستگیر شدن نیز موجب فروپاشی غول ترسناکی که از آگاهی و کلانتری ساخته اند می شود و مردم حتی دیگر ترسی از مامور و آگاهی و لباس شخصی غیره نخواهند داشت چون میدانند کاری نمی توانند بکنند5 _همین بی ارزش و کوچک شدن ماموران و کلانتری ها و آگاهی ها و اداره های اطلاعات خود موجب گستاخ شدن و رو در رو شدن مردم با ماموران می شود چون رو در روی مامور می ایست و میگوید من کاری نکرده ام فقط آمده ام نان بگیرم و این خود تمرینیست برای رو در روی ماموران ایستادن6 _ در جلوی نانوایی ها مبارزان یکدیگر را پیدا کرده و همبستگی ایجاد می کنند. هم میهن تنها راه بازگشت دوباره ی مردم به خیابان ها فرو ریختن دیوار ترس و وحشتی است و امیدوار کردن و ایجاد همبستگی بین مردم است. و این کار تنها از روشی امکان پذیر است که مردم بدانند اگر حضور داشه باشند هیچ گونه خطری برای آنها ندارد و این حضور باعث ایجاد امید در دل مردم می شود. هم میهن باید سر را از گریبان بیرون بیاوریم و دست بر روی زانو بگذاریم و برخیزیم و بایستیم و به حکومت بگوییم که ما هستیم، ما زنده ایم، ما وجود داریم، ما هنوز برای بدست آوردن آزادی تلاش می کنیم حتی به روشی که دیگران آن را کوچک و ناچیز پندارند. هم میهن تصور کن اگر در یک روز و یک ساعت مشخص مردم در جلوی نانوایی حضور داشته باشند چه خواهد شد؟ چه صف طولانی بوجود خواهد آمد؟ حتی تمام اعضای یک خانواده می توانند حضور داشته باشند و مردم با دیدن این صف طولانی امید دوباره پیدا خواهند کرد. بیایید امید را به مردم باز گردانیم و ترس را پس بزنیم. هر هفته پنج شنبه ها ساعت 5 تا 7 عصر در جلوی نانوایی ها. ما نان می خواهیم.
